هوا امشب هوای توست اگر باران ببارد
دعا کردم برای تو شبم پایان ندارد
به شب گفتم نگارم کو چرا با من سر یاری ندارد
صدا آمد که دیوانه تو یارت میل دلداری ندارد
دل از من دلبری از تو سر از من سروری از تو
دل خون و خراب از من رخ حور و پری از تو
شب از من روز خوش از تو دو چشم زنده کش از تو
غم از من خنده مال تو همیشه خوش به حال تو
مو براش میباریدم تا تو خشکی نشینه
براش میتابیدم تا تو سرما نشینه
مو براش دریا شدم او با برکه میپرید
مو براش فردا شدم به گذشته میرسید
مو یه دنیا آرزو او جلو پاشو میدید