برای داشتنت اصرار کافی نیست
بمیرم و شاید تنگ شه دلت یکم این که علاقه نیست
عطر تنت بازم اتاقمو گرفت
پر شدم این روزا از بغض و استرس به داد من برس
من هر شب قدم زدم با خاطره هات
از اون شبی که قلبمو دادی به باد
اره یادت بیار میگفتی هوام واسه نفسات
حالا چی سر دلت اومد که منو نمیخواد
مستم از عشق چون شراب چند ساله ام
دورم از تو همچو نامه ای مچاله ام
باران آرام میزند به سقف خانه ام
بی تو عمری است خسته از غم زمانه ام
نشسته ای به جانم امان از این دل